به اصفهان خوش آمدید
به اصفهان رو که از عاشقی دارد نشانی/به زنده رودش سلامی ز سوی ما رسانی ...
اصفهان، مرکز استان اصفهان و سومین شهر بزرگ و پرجمعیت ایران است. استان اصفهان در دشتی هموار قرار گرفته است که در قسمت شمالی و شرقی به کویر و در جنوب و غرب به رشتهکوه زاگرس منتهی میشود. زایندهرود، رود معروف اصفهان و ایران نیز از زاگرس در چهارمحالوبختیاری سرچشمه میگیرد. شهر اصفهان از غرب به خمینیشهر، از جنوب به فلاورجان، از شرق به دشت سجزی و از شمال به شاهینشهر میرسد. آبوهوای اصفهان نسبتاً معتدل است و بارش برف و باران نیز در این استان متوسط است. حداکثر درجه حرارت در تابستان به 39 درجه سانتیگراد و در زمستان پایینترین حرارت، به منفی 18 درجه سانتیگراد میرسد.
به علت داشتن خاکی حاصلخیز و رودهای فراوان، در این منطقه، به احتمال زیاد از نیمه دوم هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح، آبادیهایی شکل گرفتهاند. در افسانهها ساختن اصفهان را به طهمورث، سومین پادشاه سلسله پیشدادیان، نسبت دادهاند که این شهر را با نام «جِی» بنا کرد. این شهر یکی از اقامتگاههای سلطنتی و مرکز امپراطوری هخامنشیان بوده است. پس از فتح بابل به دست کوروش کبیر، بسیاری از یهودیانی که آزاد شده بودند به این ناحیه کوچیدند و در جوار جِی، شهری بنا کردند که یهودیه نامیده شد و بعدها با پیوستن به جی، هسته اصفهان امروزی را ساخت. یزدگرد اول، پادشاه ساسانی، چندین مرکز نظامی در ایران ساخت. مراکز مرو، تیسفون و گرگان برای اسکان نیروی ثابت و مرکز آخر در محل فعلی اصفهان و برای تعلیم و اعزام نیرو، ساخته شد. از این رو نام سپاهان یا اسپهان بر این منطقه باقی ماند؛ نامی که امروزه اصفهانش میگوییم. اصفهان در دوره ساسانیان از امتیازات دیگری نیز برخوردار بود. ولیعهدنشین ساسانیان، این شهر خوش آبوهوا بود و همچنین وسپوهران، هفت خاندان بزرگ و مهم ایرانی نیز در این منطقه سکونت داشتند. بعد از ورود اسلام به ایران، اسپهان نیز تا سده چهارم هجری تحت سلطه اعراب بود. منصور عباسی در همین دوره دستور ساخت کاخی را در دهکده خشینان داد و بارویی به گرد شهر کشید. در سال 319 هجری مردآویج زیاری از گیلان به اصفهان لشکر کشید و این شهر را پایتخت خود کرد و جشن سده را با شکوه تمام برگزار کرد. کمتر از ده سال بعد اصفهان به دست رکنالدوله دیلمی افتاد که وی نیز آن را به پایتختی برگزید و به آبادانیش کوشید. پس از این بود که اصفهان به دوران رونق پیش از اسلام خود بازگشت و دانشمندان و سرایندگان روی به این سو نهادند. در اواخر سلطنت سلطان محمود، پسرش، مسعود که بعد از وی به شاهی رسید، قصد تسخیر اصفهان را داشت که با خبر فوت پدر، افسار به سوی غزنه گرداند. حکومت پر از بیخردی سلطان مسعود، قوای نظامی، خزانه پر، مردان سیاست و جنگ بسیاری را فرسود و هنگامی که سپاهیان سلجوقی به فرماندهی طغرل به امپراطوری غزنویان هجوم آوردند، مسعود در شکستی مفتضحانه عقب نشست و به دست غلامانش کشته شد. طغرل سلجوقی پس از گرفتن مناطق شرقی، به مرکز رسید. وی اصفهان را پس از محاصرهای طولانی و ویرانگر فتح کرد. اما خوشبختانه حاکمی که برای اصفهان برگزید، ابوالفتح مظفر نیشابوری، با خرمندی بسیار و با خرج 500 هزار دینار شهر را احیا کرد و سه سال از مردم مالیات نگرفت تا خونی به رگهای خشک شهر بازگشت. پس از چندی طغرل اصفهان را به پایتختی برگزید و به آبادانی بیشترش کمک کرد. دوره البارسلان نیز بسیار پررونق بود اما در دوره ملکشاه و وزیر باتدبیرش، خواجه نظامالملک بود که شهر به اوج شکوهش رسید و جمعیتش دو برابر شد. دوره صفویان اما مهمترین دوره در تاریخ اصفهان است. در سال 1006 هجری قمری، شاه عباس، پایتخت خود را از قزوین به اصفهان منتقل کرد. با حضور دانشمندی چون شیخ بهایی در کنار این شاه مقتدر، اصفهان به بزرگترین شهر خاورمیانه تبدیل شد و لقب نصف جهان را نیز از این دوران بر آن نهادند. 137 کاخ، 162 مسجد، 48 مدرسه، 273 حمام و 12 گورستان حکایت از وسعت شهر و کثرت جمعیت آن دارد. به ابتکار شیخ بهایی شبکه آبرسانی منظمی در شهر برقرار شد و با ساختن شهر بازرگانی نجفآباد، مزارع بزرگ و باغات آباد و کاروانهای تجار، امکانات زندگی مرفهی را در اصفهان پدید آوردند. پس از اینهمه آبادانی حمله افغانها به ایران نه تنها صفویان را منقرض کرد که اصفهان را نیز از این رو به آن رو کرد. آشفتگیهای دوره افشاریه و زندیه و اوایل قاجاریه نیز اصفهان را در میانه منازعات سیاسی بارها دست به دست کرد و حتی پس از ثبات سیاسی نیز، نه تنها زخمهای شهر درمان نشد که بر دردهایش افزوده گشت. مسعود میرزا ظلالسلطان، پسر بزرگ ناصرالدینشاه، 34 سال حاکم اصفهان بود. او که عناد عجیبی با صفویان داشت بسیاری از بناهای آباد، باغهای ایرانی و کاخهای مجلل باقی مانده از آن دوران را با خاک یکسان کرد. بسیاری از جهانگردان اروپایی که از ایران در این دوره دیدن کردهاند، از دیدن ویرانیها غصهدار شدهاند. خیابان خوشمنظر چهارباغ تا حدود زیادی آسیب دید، نقاشیهای سقف و دیوار بسیاری از کاخها و بناها محو شد. مسجد و عمارت سلطنتی اصفهان را از بیخ و بن کندند، عمارت هفتدست و آیینهخانه و نمکدان که آنهمه هوش و نبوغ در ساختنشان استفاده شده بود، با زمین هموار یکی شدند و آن باغهای دلگشا و جویها و حوضهای مرمرین خوشگوار، نابود شدند. در دوره زمامداری این شاهزاده بیفرهنگ، بیش از 50 اثر هنری و تاریخی از بین رفت و جایش را تپههای خاک و مزارع خیار و گرمک پر کرد. با پایان این دوره نکبتبار ویرانی، اصفهان به عنوان یکی از مراکز فرهنگی و تاریخی ایران مورد توجه شاهان پهلوی قرار گرفت و ایشان در جهت احیای بناها و ایجاد زیرساختهای توریستی برای شهر، به ساخت راهها، هتلها، رستورانها و ... پرداختند. این گسترش پس از انقلاب و تا به امروز نیز ادامه یافته است.
امروزه اصفهان از مهمترین انتخابهای بسیاری از ایرانیان و توریستهای خارجی است. شهر از لحاظ امکان اقامت در بالاترین سطح استاندارد قرار دارد. هتلهایی چون هتل عباسی که با امکانات مدرن، خود یک بنای تاریخی و هنری است، هتل پارسیان کوثر با امکانات فراوان با هتلهای طراز اول رقابت میکند، هتل پارسیان، هتل آسمان، هتل کوثر، هتل عالیقاپو و ... میتوانند اقامتی به یاد ماندنی و همراه با آرامش را برای مسافران نصف جهان بسازند.
بسیاری از رستورانهای اصفهان زبانزدند. رستورانهایی چون شهرزاد، یکی از بهترین و قدیمیترین رستورانهای اصفهان با فضایی زیبا و سنتی، رستوران مجلل خوانگستر با چندین شعبه در سطح این شهر، رستوران بریانی اعظم که نامش را از غذای معروف اصفهان گرفته است و بریانیش رودست ندارد، رستوران آرک که در محله جلفا یکی از بهترینهاست و بسیاری رستورانهای دیگر که بهترین و باکیفیتترین غذاها را برایتان آماده میکنند.
دیدنیهای اصفهان هم که دیگر معرفی نمیخواهد؛ از میدان نقشجهان، کاخ عالیقاپو، مسجد شاه، مسجد شیخلطفالله و بازار سنتی اصفهان بگیر تا کاخ چهلستون و منارجنبان و مسجد جامع و کلیسای وانک و کوه آتشگاه. از پلهایی که روی زایندهرود، دو سر شهر را به هم وصل کردهاند چون سیوسه پل و پل مارنان و پل خواجو تا خیابانهای مصفایی چون چهارباغ و خانههای تاریخی فراوان و حتی گورستان معروفی چون تخت پولاد که بسیاری از بزرگان علم و ادب و سیاست ایران در آن آرمیدهاند. بناهایی که هر یک داستانهایی پر رمزوراز در دل خود دارند تا به دست چه کسی و چه زمانی گشوده شوند.
اصفهان تفرجگاههای فراوانی نیز دارد. کوه صفه و تلهکابینش و امکانات خدماتی و رفاهی فراوانش، پارک جنگلی ناژوان در جوار زایندهرود، باغ پرندگان، باغ خزندگان، باغ گلها که هر سه از قدیمیترینها در ایرانند، آکواریوم اصفهان که نخستین آکاوریوم تونلی ایران است، زاینده رود زیبا که رگ حیات شهر است، شهربازی رویاها و شهربازی ملکشهر که هر دو از بهترین شهربازیهای ایران هستند و بسیاری تفرجگاههای دیگر.
خریدن سوغات اصفهان بخشی جدا نشدنی از سفر به نصف جهان است. بازار قدیمی اصفهان که یک سرش در میدان نقش جهان است، نه فقط برای خریدن صنایع دستی چون قلمزنی، میناکاری، فیروزهکوبی، خاتمکاری و ... عالیست که خود بخشی از آثار تاریخی شهر محسوب میشود. بازار بزرگ اصفهان نیز اجناس مختلف برای فروش ارائه میکند. بازار قیصریه یا بازار سلطانی نیز علاوه بر لذت خرید، لذت تماشای یک بافت سنتی و تاریخی زیبا را به گردشگران هدیه میکند. سیتی سنتر اصفهان یکی از مراکز خرید مدرن این شهر است. با تعداد زیادی واحد تجاری، پارکینگ، فودکورت، سینما و شهربازی سرپوشیده. اگر گل و گیاه بخواهید میتوانید به بازار گل و گیاه اصفهان سری بزنید و از تنوع گیاهان شگفتزده شوید. مجتمع پارک نیز یک پاساژ تجاری اداری با بیش از 400 واحد تجاری است. مرکز خرید جلفا، مرکز خرید مارتین، مجتمع تجاری کوثر، ارگ جهاننما و ... نیز از دیگر جاهایی هستند که گردشگران میتوانند انواع کالاهای مدرن و همچنین صنایع دستی اصفهان را از آنها تهیه کنند.
امروزه اصفهان با 15 منطقه شهرداری، یک فرودگاه بینالمللی، ایستگاه راهآهن، پایانههای مسافربری و متروی شهری، هتلهای مختلف، رستورانها و کافههای متعدد، مراکز خرید، تفرجگاهها و پارکهای فراوان و آثار تاریخی و فرهنگی از اعصار مختلف ایران، یکی از قطبهای مهم گردشگری ایران به حساب میآید. جایی که انتخاب بسیاری از گردشگران ایرانی و خارجی برای سفر است. شهر کاشیهای رنگارنگ و مساجد عظیم، شهر کاخهای افسانهای و بناهای نبوغ آمیز، شهر باغها و رودها، شهر پلها و منارهها، اصفهان، نصف جهان بوده و اگر با فرهنگ و هنر بخواهیم بسنجیم، هنوز هم نصف جهان است.