موزه عبرت، همان طور که از نامش هم کمی پیدا است، از مقاصد گردشگری سیاه است.
بگذارید اول توضیحی درباره ی پیشینه ی این موزه بدهیم؛ آن وقت خیلی چیزها مشخص خواهد شد!
در زمان پهلوی، این مکان زندانی بوده است که زندانیان سیاسی در آن نگهداری می شدند. شکنجه های سخت و حتی ترسناک، چیزی بوده که بر سر این زندانیان می آمده است. در اصل شکنجه گاهی بوده که پس از گذشت این همه سال، باز هم با دیدنش حس ترس و غم به انسان دست می دهد. انگار که در این جا, حال و هوای شکنجه و سرگذشت زندانیان را می توان با بند بند وجود حس کرد.
معماری بسیار خاصی هم دارد. معماری این بنا که به دست طراحان آلمانی بوده، طوری صورت گرفته که فرار را غیر ممکن می کرده است. راهرو های پیچ در پیچ و طولانی، قرینه بودن ساختمان و گیج شدن، اجازه فرار را به زندانیان نمی داده. حتی صدایی از دیوار هایش بیرون نمی رفته. به طوری که کسی متوجه شکنجه های شدید در این مکان نمی شد اما انعکاس صدای شخص، بدتر خودش را شکنجه می داد.
این زندان، زمستان های بسیار سردی داشته و برعکس، تابستان های بسیار گرم، که خود یکی از راه های شکنجه است.
حتما تا الان مسئله ی سیاه بودن این مقصد مشخص شده است. اما این ها دلیل بر آن نیست که این موزه، جای بدی باشد. تنها روایتگر روزها و لحظات تلخی است اما دیدن آن ها خالی از لطف هم نیست. بخشی از تاریخ و مردمانش را در دل خود جای داده است که در نوع خود، بسیار جذاب است. فقط ممکن است برای کودکان و یا افرادی که از نظر روحی حساس اند، جای مناسبی نباشد. همین طور برای معلولان عزیز نیز مکان مناسبی نیست، چون این موزه پله های فراوانی دارد.
در این موزه بخش های متعدد یک زندان به نمایش گذاشته شده است. در واقع گشت کاملی است در یک زندان! یکی از بخش های معروفش، مجسمه هایی است که با دقت بسیار ساخته شده اند. این مجسمه ها، حال و روز زندانیان یا دیگر افراد این زندان را به تصویر کشیده اند، و البته در آن ها جزئیات، با دقت هرچه تمام تر به کار رفته است.
هرچند سال ها پیش، موزه عبرت یک شکنجه گاه مخوف بوده، اما امروزه محل جالبی است برای گشت زدن میان تاریخ.